Thursday 15 January 2015

گناه

برای پدر و مادری که همیشه با وجود تموم اعتقادات مذهبی شان از بد روزگار صاحب دختری سرکش شدند که هیچ وقت آسان راضی نشد. که زیباترین خاطره  زندگی اش بزرگ ترین گناه آن ها بود. و چه بی شرمانه می خوانم .. گنه کردم  گناهی پر ز لذت ..
قانون طبیعت سبب می شود هر موجودی انسان یا حیوان تجربه  ای بی نظیر از عشق داشته باشه و دقیقن به دلیل همین احساس بی نظیری او رو به جفتی می گذینه. اما در این میان تجربیاتی هم گاهن رخ می ده که مادر طبیعت خودش هم با ان درگیره. آنجاست که نباید اجازه داد طبیعت به آن دست بیازد. تا تجربه اسیری باقی ماند و جاودان شود. بی چاره ما که چه کم می دانیم کارگر ساده طبیعتی هستیم که خود نمی داند به کجا می رود. اگر از بعد طبیعی خارج شوم قدرت توصیف عشق تازه شکوه خود را می نمایاند. تا دوباره و دوباره در خود بخوانی .. گنه کردم گناهی پر ز لذت ..

گنه کردم گناهی پر ز لذت
در آغوشی که گرم و آتشین بود
گنه کردم میان بازوانی
که داغ و کینه جوی و آهنین بود

No comments:

Post a Comment